بایگانی موضوعی "شعر"

نابک‌ها (۷): فرشته

چهارشنبه, آبان ۲۲م, ۱۳۸۷

«فرشته‌ای دارم
که بال ندارد.
قلبی دارد که می‌تواند قلبم را ذوب کند.
لبخندی دارد که می‌تواند مُجابم کند به آواز.
[…]
با چشمان خودم دیدم
که می‌تواند فرشته بسازد.
وقتی عشقِ خوب دارید،
باید مراقب باشید
که فرشتگان هِی تکثیر می‌شوند.»
[جک جانسِن، فرشته (متن، ویدئو)]

سرودی مقدس برای حال چرندِ تو

دوشنبه, آبان ۱۳م, ۱۳۸۷

آلن گینزبرگ روی بام خانه‌اش در نیویورک، ایست‌ساید پایین، بین خیابان B و C،
پاییز ۱۹۵۳، عکس از ویلیام باروز،
حق تکثیر: ویلیام باروز از طریق آلن گینزبرگ و کوربیس.
اولین بار بخش‌هایی از شعر «امریکا» را در مستند اسکورسیزی دربارهٔ باب دیلان - «راهی به خانه نیست» - شنیدم. حال و هوای شعر برایم […]

واگویه‌ها (۱۳)

یکشنبه, تیر ۲۳م, ۱۳۸۷

از من حذر می‌کنی
و ایمانم،
چون سنگ‌های لبهٔ پرتگاه،
زیر پا می‌لرزند،
ظلمات مغاک،
پیش چشمم خمیازه می‌کشد.
¤
هیچ نیست غیر من، آری…
آن تیرگی پرسه‌زنان میان تیزسنگ‌ها
در ژرفنای آن شکاف،
غیر شریان‌های شرم و درد هیچ نیست،
ناپاک و دونده،
میان بستر خشک آنچه روزی،
رودی بوده شاید از نور.
آری، نیست هیچ،
این ضلالت،
غیر من.
¤
نمی‌ماند،
چیزی نمی‌ماند با من،
جز هراس سقوط
و حذرِ تو…
…از من.

واگویه‌ها (۱۲)

یکشنبه, تیر ۲۳م, ۱۳۸۷

شهر پرتحرّک است؛
آری،
حتی برای تباهی نیز
کوشش لازم است،

روزی روزگاری…پینک فلوید…

دوشنبه, دی ۳م, ۱۳۸۶

موسیقی عامه‌پسند ولی جدی - موسیقی‌ای که حرفی و بخصوص اعتراضی برای بیان و گفتن داشت - برای من با پینک فلوید شروع شد. بخواهم دقیق‌تر بگویم آلبوم «دیوار» بود که اولین بار مبهوتم کرد. از آن دوران بیش از پانزده سال گذاشته است و این روزها، باز شروع کرده‌ام به پینک فلوید گوش دادن. […]