دیشب بین خواب و بیداری، خودم را میدیدم که دارم بند کفشهای کتانیاش را میبندم.
این مطلب در روز
سه شنبه، ۶ بهمن ۱۳۸۸ در ساعت ۰:۰۹
و دربارهٔ موضوعات متفرقه نوشته شده است.
شما میتوانید هر نظری پیرامون مطلب را توسط RSS 2.0 دنبال کنید.
شما میتوانید نظر بدهید، یا از وبگاه خود دنبالک ارسال کنید.
درود بر شما،
جناب آقای مهندس شروین افشار
امیدوارم که حالت خوب باشه ، می بینم که وب سایت برای خود داری و …
حالی از ما نمی پرسی ، به یاد ایام قدیم . موفقیت روز افزون شما را از خداوند بزرگ ، خواستارم .
لطفا آدرس ایمیل جدیدتون را برای من بفرستید .
هومن حیدری
۲ فروردین ۱۳۸۹ در ساعت ۹:۲۷
درود بر شما،
جناب آقای مهندس شروین افشار
امیدوارم که حالت خوب باشه ، می بینم که وب سایت برای خود داری و …
حالی از ما نمی پرسی ، به یاد ایام قدیم . موفقیت روز افزون شما را از خداوند بزرگ ، خواستارم .
لطفا آدرس ایمیل جدیدتون را برای من بفرستید .
هومن حیدری
۱۶ مرداد ۱۳۸۹ در ساعت ۱۳:۰۵
یک هو و بی هوا ..
چگونه ای ؟