شب،
در میانهٔ سفر،
فرا میرسد
و روز،
زمانی نه چندان دراز،
از پی بر خواهد آمد.
در چشم مسافر،
در ساحت کیهان،
دیرپاییِ فصلِ تغییر، ابدی است.
این مطلب در روز
یکشنبه، ۱ مرداد ۱۳۸۵ در ساعت ۱۲:۲۷
و دربارهٔ موضوعات نوشتن نوشته شده است.
شما میتوانید هر نظری پیرامون مطلب را توسط RSS 2.0 دنبال کنید.
شما میتوانید نظر بدهید، یا از وبگاه خود دنبالک ارسال کنید.
۶ مرداد ۱۳۸۵ در ساعت ۱۴:۱۲
…ANd something weird deep inside whispers : I wish the trip was never over !” ,….