پارادوکس انزوا

نویسندهٔ بزرگ علمی-تخیلی، فیلیپ ک. دیک، در مصاحبه‌ای که در سال ۱۹۷۴ با مجلهٔ «کالچر پالپ» انجام داده (این مصاحبه تازگی‌ها در شمارهٔ ۳۶۸ «مجلهٔ فیلم» ترجمه و چاپ شده) در پاسخ به مصاحبه‌کننده که از دلیل علاقهٔ او به نوشتن و ساختن شخصیت‌ها می‌پرسد، گفته است:

«عموماً درست درک نمی‌شود که نویسنده‌ها تنها هستند. نوشتن یک شغل منزوی‌کننده است. وقتی شروع می‌کنید به نوشتن یک رمان، خودتان را از خانواده و دوستان‌تان جدا می‌کنید. اما در این قضیه یک پارادوکس وجود دارد، چون دوباره همراهان تازه‌ای می‌سازید. به این دلیل می‌نویسم که به اندازهٔ کافی در جهان آدم وجود ندارد که به من حس همراهی بدهد. […]. مردم فکر می‌کنند که نویسنده می‌خواهد جاودان باشد و از طریق کارهایش در یادها بماند. نه. من می‌خواهم شخصیت‌های آثارم همیشه در یادها بمانند.»

هیچ‌وقت شده است که خواب روی بتی یا ریک دکارد را دیده باشید؟



یک نظر دربارهٔ «پارادوکس انزوا» داده شده است.

  1. سارا چنین گفته است :

    خوب است نویسنده به شخصیت‌هایش اهمیت بدهد و دوستشان داشته باشد. برای من به عنوان یک خواننده خوب است! چون هر چه نویسنده وقت بیشتری را صرف توضیح احساسات و افکار شخصیت‌هایش بکند، داستان برایم لذت بخش‌تر می‌شود.

    نکند خواب دکارد را دیده‌ای؟ شاید اثر آن کاریکاتورِ بلیدرانرِ اکس کی سی دی باشد!

نظر دهید