آقای پِن…
شُن پن بازیگر محشری است و کارگردانی خوب. ماجراجویی را هم دوست دارد. در مطلبی که مجلهٔ «نیویورکر» همین هفته راجع به او، زندگیاش و سفر او به ایران و عراق نوشته است، خود او گفته که سفر با خودرو را دوست دارد : «یک کشور و یک ماشین به من بدهید، مثل پرنده خواهم پرید.»
گزارشهای او از ایران برای سانفرانسیسکو کرونیکل دقیق و جذابند. تمام اینها را گفتهام که یک نقل قول عالی و تکاندهنده از او بیاورم. او در کنفرانس خبریای که در سال ۲۰۰۲ در هنگام سفر در بغداد در آن شرکت کرد چنین گفته است :
“My trip is to personally record the human face of the Iraqi people so that their blood - along with that of American soldiers - would not be invisible on my own hands.”
و ترجمهاش :
«هدف سفر من به عراق این است که به شکلی شخصی چهرهای انسانی از مردم عراق ثبت کنم تا خون این مردم در کنار خون سربازان آمریکایی بر دستان من ناپیدا نباشد.»
۲۵ فروردین ۱۳۸۵ در ساعت ۱۷:۵۳
از بودنت خوشحالم. بیاد همه قدیمها منتظر نوشته هایت خواهم بود.