هفت قانون طلایی کتابخوان‌ها در عصر گرفتاری

اول؛ وقتی کتابهای نخوانده در خانهٔ شما تلنبار شده است، در برابر وسوسهٔ خرید کتاب جدید مقاومت کنید؛
دوم؛ اگر در برابر وسوسهٔ خرید کتاب جدید مقاومت نمی‌کنید، در برابر نگاههای منتظر کتابهایی که باید خوانده شوند و از روی میز یا از توی قفسه به شما خیره شده‌اند، احساس گناه نکنید؛
سوم؛ اگر در برابر وسوسه‌ٔ خرید کتاب جدیدی مقاومت می‌کنید، ممکن است آن کتاب نایاب یا توقیف شود. پس خود را برای احساس گناه در این مورد آماده کنید؛
چهارم؛ اگر تعهدات اخلاقی کتابخوانی‌تان اجازهٔ چنین کاری را به شما می‌دهد، رابطهٔ تک‌همسری با کتاب‌ها را برهم‌زنید. شما می‌توانید با چند کتاب بطور همزمان زندگی کنید؛
پنجم؛ اگر جیب یا کیف پولتان بانک مرکزی هم باشد و تا آخر دنیا در کتابفروشی‌ها پرسه بزنید، باز هم یک روز بعد از روز آخر دنیا یادتان می‌آید که فلان کتابی که خیلی لازمش داشتید را نخریده‌اید؛
ششم؛ با همان شرایط مالی و زمانی مورد پنج، اگر تا ابد هم در کتابفروشی‌ها پرسه بزنید، باز کتاب برای خریدن پیدا خواهید کرد؛
هفتم؛ کتاب‌ها را بخوانید لطفاً! اگر نمی‌خوانید بدهید دیگران بخوانند!



۵ نظر دربارهٔ «هفت قانون طلایی کتابخوان‌ها در عصر گرفتاری» داده شده است.

  1. امیرعلی قاسمی چنین گفته است :

    با قانون هفتم بسیار موافقم و به آن عمل می کنم !

  2. franny چنین گفته است :

    با قانون هفتم اصلا موافق نيستم. خاطره ي خوبي هم ندارم. تازه تو هم كتنابهات رو دادي به من خيلي خوب بود؟ ديگه رنگشون رو نديدي؟ يه اخلاق گندي كه جديدا پيدا كردم كه وقتي اصفهان بودم به دليل كمبود امكانات نداشتم اينه كه چن تا كتاب با هم شروع مي كنم بعد همه شون رو نصفه ول مي كنم چون يه كتاب هوسناك انگيز تر خريدم.

  3. نازنین چنین گفته است :

    من هم از قرض دادن کتاب خاطره خوبی ندارم.معمولا وقتی به دوستی کتاب قرض دادم هم دوستم رو از دست دادم و هم کتابم رو.

  4. پرهام چنین گفته است :

    نصيحتها و سفارشهاي خوبي بود :)

  5. Anonymous چنین گفته است :

    سلام . قانون هفتم قشنگه . من سعی می کنم عمل کنم . مهم این که اون کتاب خونده بشه . خونده بشه و دیگه به من برنگرده ، بهتر از اینه که توی کتابخونه ی من باشه تا بپوسه و هیچ کسی هم اونو نخونه . شاد باشین

نظر دهید