واگویهها (۳)
دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷به این فکر میکنم که چه بوده و هست که بهترینهای نسل مرا زیر آسمانهای جهان در چهارگوشهٔ کُرهٔ خاک پراکند و میپراکند؟ عطش شناختن بود یا هوس آسودگی؟ هوش یا بیریشگی؟ درد خانگی یا سودای هویّت بیمرز و زندگی بیدرد؟ اینها و چون اینها را از خود میپرسم که این روزها تیغ دلتنگی رفتگان، شمارش معکوس روزهای خوش با آنها که قرار است بروند، و لرزشهای ذهن و دل کسی که پا در چنین راهی میگذارد، بیش از پیش به استخوان نزدیک شده است.